• شناسه کاربری :

    کلمه عبوری :

الدوز و کلاغ ها

الدوز و کلاغ ها(1394)

"کتاب حاضر، جلد هفتم از «داستان‌های صمد بهرنگی» است که مشتمل بر داستانی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. تلاش این نویسنده در آفریدن «افسانه‌های نو» با الهام از افسانه‌های کهن و بومی، موفقیت‌آمیز است، وی همچنین در آثارش نشان می‌دهد که با تمهیدی آگاهانه، به آفریدن افسانه‌های نو، با اندیشه و درون‌مایه‌های تازه اقدام می‌کند. اغلب داستان‌های او با تمهید روایت نقالی بیان می‌شود. آوردن مقدمه و مؤخره‌ها در ابتدا و انتهای داستان‌هایش، علاوه بر بالا بردن حس واقع‌نمایی، بافت روایتی آن را آشکار می‌کند. در داستان می‌خوانیم: ««اولدوز» نشسته بود تو اتاق. تک‌وتنها بود. بیرون را نگاه می‌کرد. فکر می‌کرد. مثل آدم‌های بزرگ تو فکر بود. جنب نمی‌خورد. از زن باباش خیلی می‌ترسید. تو فکر عروسک گنده‌اش هم بود»."

نویسنده : صمد بهرنگی

مترجم :

نوبت چاپ : اول

تعداد چاپ : 100

شابک : 978-964-220-242-3

تعداد صفحات : 58

7,500 تومان

دریافت خلاصه کتاب

  • خلاصه کتاب
  • درباره نویسنده
  • درباره مترجم
  • هزینه ارسال

بچه ها، سلام! اسم من اولدوز است. فارسیش میشود: ستاره. امسال ده سالم را تمام کردم. قصه ای که می خوانید قسمتی از سرگذشت من است. آقای « بهرنگ» یک وقتی معلم ده ما بود.
در خانه ی ما منزل داشت. روزی من سرگذشتم را برایش گفتم. آقای « بهرنگ» خوشش آمد و گفت: اگر اجازه بدهی، سرگذشت تو و کلاغها را قصه می کنم و تو کتاب می نویسم. من قبول کردم به چند شرط: اولش اینکه قصه ی مرا فقط برای بچه ها بنویسد، چون آدمهای بزرگ حواسشان آنقدر پرت است که قصه ی مرا نمی فهمند و لذت نمی برند. دومش این که قصه ی مرا برای بچه هایی بنویسد که یا فقیر باشند و یا خیلی هم نازپرورده نباشند. پس، این بچه ها حق ندارند قصه های مرا بخوانند:
1- بچه هایی که همراه نوکر به مدرسه می آیند.
 2- بچه هایی که با ماشین سواری گرانقیمت به مدرسه می آیند. آقای « بهرنگ» می گفت که در شهرهای بزرگ بچه های ثروتمند این جوری می کنند و خیلی هم به خودشان می نازند. این را هم بگویم که من تا هفت سالگی پیش زن بابام بودم.
این قصه هم مال آن وقتهاست. ننه ی خودم توی ده بود. بابام او را طلاق داده بود، فرستاده بود پیش دده اش به ده و زن دیگری گرفته بود. بابا در اداره ای کار می کرد. آن وقتها ما در شهر زندگی می کردیم. آنجا شهر کوچکی بود. مثلا فقط یک تا خیابان داشت. پس از چند سال من هم به ده رفتم.
به هر حال، آقای « بهرنگ» قول داده که بعد از این، قصه ی عروسک گنده ی مرا بنویسد. امیدوارم که از سرگذشت من خیلی چیزها یاد بگیرید.

اولدوز نشسته بود تو اتاق. تک و تنها بود. بیرون را نگاه می کرد. زن باباش رفته بود به حمام. در را قفل کرده بود. به اولدوز گفته بود که از جاش جنب نخورد. اگرنه، می آید پدرش را درمی آورد. اولدوز نشسته بود تو اتاق. نگاه می کرد. فکر می کرد. مثل آدمهای بزرگ تو فکر بود. جنب نمی خورد.
از زن باباش خیلی می ترسید. تو فکر عروسک گنده اش هم بود. عروسکش را تازگیها گم کرده بود. دلش آنقدر گرفته بود که نگو. چند دفعه انگشتهایش را شمرد. بعد یواشکی آمد کنار پنجره. حوصله اش سر رفته بود.
 یکهو دید کلاغ سیاهی نشسته لب حوض، آب می خورد. تنهاییش فراموش شد. دلش باز شد. کلاغه سرش را بلند کرد. چشمش افتاد به اولدوز. خواست بپرد.
 وقتی دید اولدوز کاریش ندارد، نرفت. نوکش را کمی باز کرد. اولدوز فکر کرد که کلاغه دارد می خندد. شاد شد. گفتش: آقا کلاغه، آب حوض کثیف است، اگر بخوری مریض می شوی. کلاغه خنده ی دیگری کرد. بعد جست زد و پیش آمد، گفت: نه جانم، برای ما کلاغها فرق نمی کند. از این بدترش را هم می خوریم و چیزی نمی شود.

صمد بهرنگی (زاده 2 تیر 1318 تبریز - درگذشت 9 شهریور 1347 قره داغ) معلم، منتقد اجتماعی، مترجم، داستان نویس، و محقق در زمینه فولکلور آذربایجانی بود. کتاب ماهی سیاه کوچولوی بهرنگی مدت ها نقش بیانه غیررسمی سازمان چریک های فدایی خلق ایران را ایفا می کرد.
بهرنگی درباره خودش گفته است: قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نمی بود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم می گوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید، از همین بیش تر نصیب تو نمی شود.
قصه ها
بی نام - 1344
اولدوز و کلاغها - پاییز 1345
اولدوز و عروسک سخنگو - پاییز 1346
کچل کفتر باز - آذر 1346
پسرک لبو فروش - آذر 1346
افسانه محبت - زمستان1346
ماهی سیاه کوچولو - تهران، مرداد 1347 با تصویرگری فرشید مثقالی شناخته شده ترین اثر بهرنگی است. تصویرهای این کتاب جایزه براتیسلاوا را از آن خود کرد.
پیرزن و جوجه طلایی اش - 1347
یک هلو هزار هلو - تابستان 1347
24 ساعت در خواب و بیداری - تابستان1347
کوراوغلو و کچل حمزه - تابستان 1347
تلخون و چند قصه دیگر - 1342
کلاغها، عروسکها و آدمها
آه !ما الاغها
افسانه های آذربایجان ترکی
دومرول
کتاب و مقاله[ویرایش]
کندوکاو در مسائل تربیتی ایران - تابستان 1344
الفبای فارسی برای کودکان آذربایجان
اهمیت ادبیات کودک
فولکلور و شعر
افسانه های آذربایجان (ترجمه فارسی) - جلد 1 - اردیبهشت 1344
افسانه های آذربایجان (ترجمه فارسی) - جلد 2 - تهران، اردیبهشت 1347
تاپما جالار، قوشما جالار (مثلها و چیستانها) - بهار 1345
پاره پاره (مجموعه شعر از چند شاعر) - تیر 1342
مجموعه مقاله ها
انشا و نامه نگاری برای کلاسهای 2 و 3 دبستان
آذربایجان در جنبش مشروطه
ترجمه ها[ویرایش]
بهرنگی ترجمه هایی از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به آذری (از جمله ترجمه? شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیما یوشیج) انجام داد. برخی از این آثار به قرار زیرند:
[ما الاغها! - عزیز نسین - پاییز 1344
دفتر اشعار معاصر از چند شاعر فارسی زبان
خرابکار (قصه هایی از چند نویسنده ترک زبان) - تیر 1348
کلاغ سیاهه - مامین سیبیریاک (و چند قصه دیگر برای کودکان) خرداد 1348

کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات سمیر می باشد.
طراحی و توسعه شرکت بهبود سامانه فرا ارتباط