• شناسه کاربری :

    کلمه عبوری :

آنچه از ونگوگ نمی‌دانیم

گل‌های آفتاب‌گردان، مزارع ذرت و درختان سروی که ونسان ونگوگ با رنگ‌های شگفت‌انگیز و ضربه های پر انرژی‌اش بر روی بوم به تصویر کشیده از آشناترین و محبوب‌ترین تصاویر ماندگار در حافظه‌ هنری همه‌ ماست.

1394/03/24

گل‌های آفتاب‌گردان، مزارع ذرت و درختان سروی که ونسان ونگوگ با رنگ‌های شگفت‌انگیز و ضربه های پر انرژی‌اش بر روی بوم به تصویر کشیده از آشناترین و محبوب‌ترین تصاویر ماندگار در حافظه‌ هنری همه‌ ماست.
 
پیش از آن، دانش عمومی از سرگذشت او مدیون«سودای زندگی»، فیلم زندگینامه‌ وی بود.
 
اما تازه‌ترین زندگینامه‌ای که از او چاپ شده، نشان می‌دهد ونگوگ بیش از زندگی، آرزوی تعارض و ناسازگاری را در سر می‌پرورانده است. 

این کتاب تازه، «ونگوگ؛ زندگی‌« نام داشته و «استیون نایفه» و «گرگوری وایت اسمیت» آن را نوشته‌اند.
 
نایفه و اسمیت نویسندگان خلاق و خوش‌فکری هستند که ظاهرا علاقه زیادی به کتاب نوشتن درباره‌ هنرمندان متفاوت داشته و قبلازندگینامه‌ «جیسون پولاک» را نوشته بودند. 

در این کتاب، ونگوگ مردی تنها، بداخلاق، الکلی و مریض توصیف شده که از شدت گربه‌صفتی ممکن است دست‌هایی را که غذا در دهان او می‌گذارد گاز بگیرد. 

شاید داشتن این ویژگی‌های اخلاقی از احترام‌مان برای آثار هنری او کم نکند اما حتما از میزان علاقه طرفداران ونگوگ به زندگی شخصی اومی‌کاهد. 

کتاب پر از جزئیات ریز و واقعی درباره ونگوگ است. کمیت، کیفیت را بهبود بخشیده و تنها اتفاقی که در چاپ افتاده حذف پانویس صفحات بوده اما مطمئن باشید متن 953صفحه‌ای کتاب با این حذف اصلا سکته نکرده. 

بخش‌های حذف شده روی وب ‌سایت رسمی‌شان وجود دارد.کتاب آن‌قدر جذاب و خواندنی شده که از وقت گذاشتن برای خواندنش پشیمان نخواهید شد.
 
نویسندگان حتی پرونده‌ای برای مرگ ونگوگ باز کرده‌اند و توضیح داده‌اند که: «ونگوگ، خودکشی نکرده است؛ بلکه در اثر یک تصادف مرده است. هیچ تفنگی اطراف مکان وقوع حادثه پیدا نشده، گلوله‌ای که باعث مرگ او شده از دور شلیک شده و زخم ایجاد شده نمی‌تواند در اثر شلیک گلوله از آن فاصله باشد. 

ضمن اینکه مسیر حرکت گلوله و زاویه ورود آن به بدن با نمای بیرونی زخم همخوانی ندارد. شواهد محلی نشان می‌دهند ونگوگ قربانی دعوای تعدادی پسربچه‌ مدرسه‌ای شده است.» 

او ابتدا دلال آثار هنری بود و به خاطر شغلش به پاریس و لندن سفر می‌کرد. اما ونگوگ جوانِ پر شر و شور آرزو داشت مبلّغ مسیحی باشد. اولین موعظه‌ او در انگلیس و در حاشیه رود «تیمز» بود اما با استقبال مواجه نشد.
 
او زمانی به هنر روی آورد که مطمئن شد نمی‌تواندکشیش و دنباله‌روی راه پدرش باشد. در عوض، ونگوگ از حمایت همه‌جانبه برادرش – تئو – بهره مند بود؛ تا جایی که تئو حاضر شد ماهیانه مبلغ 150 فرانک از حقوق ماهیانه‌اش را به ونسان داده و با این کار، زندگی مالی او را برای درازمدت تامین کرد.
 
برای اینکه دستتان بیاید تئو چقدر دست و دل‌باز بوده لازم است بدانید حقوق یک معلم فرانسوی در آن دوره، فقط 75 فرانک بوده‌است! 

ونگوگ زندگی هنری‌اش را با سیاه‌قلم از کارگران روستایی آغاز کرد اما نتوانست هیچ کدام را به فروش برساند.
 
تئو که شغلش خرید و فروش تابلوهای نقاشی بود ونسان را به استفاده از رنگ در نقاشی‌ها و کشیدن منظره تشویق کرد. پس از آن ونگوگ به نظریه رنگ‌های رامبراند علاقه‌مند شد و در سال 1886 با این امید تابلوی گل‌های آفتاب‌گردان را نقاشی کرد که بتواند هنرمندان ایتالیایی را تحت تاثیر قرار دهد. او تا سال 1888 و سفرش به شهر «آرل» در جنوب فرانسه چندان تغییر تکنیک نداد. 

ونگوگ امیدوار بود بتواند از «پل گاگین» الهام گرفته و خود، الهام‌بخش هنری او باشد. پس، گاگین را متقاعد کرد تا با او به آرل بیاید.
 
اما همه‌چیز مطابق برنامه‌ریزی پیش نرفت. گاگین، شخصیت استواری داشت که می‌خواست در کارگاه نقاشی کند اما ونگوگ، کار کردن در هوای آزاد را ترجیح می‌داد.
 
ونگوگ فرز و سریع بود و گاگین سست و تنبل. گاگین برای نقاشی‌هایش از تخیل و حافظه‌اش کمک می‌گرفت و ونگوگ دوست داشت خودش را در خدمت طبیعت قرار دهد. 

آرل‌نشین‌ها گاگین را ترجیح داده و ونگوگ را نادیده گرفتند. اختلاف‌ها بین دو نقاش بالا گرفت و گاگین اعلام کرد دسامبر 1889 به پاریس خواهد رفت. ونگوگ اما ناراحتی‌اش رابا بریدن گوش چپش نشان داد. 

مدتی بعد، او به علت تشخیص بیماری روانی در یک آسایشگاه بستری شد اما دست از نقاشی نکشید. ونگوگ18 ماه پس از فروش اولین تابلوی نقاشی‌اش در سن37 سالگی در اثر شلیک گلوله مرد.
 
سال‌های زیادی گذشت تا همه او را به‌عنوان یک نابغه پذیرفتند و تنها کسی که در زمان زند‌گی‌اش او را به‌عنوان یک نابغه هنری قبول داشت برادرش تئو بود. 

سال‌های خیلی زیادتری طول کشید تا همه بفهمند زندگی او چیزی جز یک فاجعه دردناک نبوده است. 

خبر انتشار این کتاب با همه جزئیاتش، مژده‌ای به طرفداران این هنرمند هلندی است، حتی اگر با خواندن کتاب، کام‌شان تلخ شود. 

کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات سمیر می باشد.
طراحی و توسعه شرکت بهبود سامانه فرا ارتباط