شناسه کاربری :
کلمه عبوری :
اخبار انتشارات سمیر
صفحه اصلی\آرشیو اخبار\موزه ون گوگ در آمستردام، تجسمی از تابلوی گلهای آفتابگردان
موزه ون گوگ در آمستردام، تجسمی از تابلوی گلهای آفتابگردان
موزه ون گوگ یکی از زیباترین موزههای هلند و حتی اروپا است که به آثار هنرمند برجسته هلندی ونسان ون گوگ میپردازد. این موزه یکی از جاذبههای گردشگری ارزشمند شهر آمستردام است. با کجارو همراه باشید.
1394/03/24
موزه ون گوگ (انگلیسی: Van Gogh Museum) نگارخانهای در آمستردام هلند است که به آثار نقاش هلندی، ونسان ون گوگ و معاصرانش اختصاص دارد. این موزه در میدان موزهای قرار دارد که در آن، موزههای دیگری چون موزه امپراتوری، موزه اشتدلیک آمستردام و تالار کنسرت آمستردام قرار دارند. موزه ون گوگ در 2 ژوئن 1973 افتتاح شده است. طراحان ساختمان آن، گریت ریتفلد و کیشو کوروکاوا هستند. این موزه همینطور بزرگترین مجموعه از آثار نقاشی ون گوگ در جهان را در خود جای داده است. ابتدا گریزی به ون گوگ و آثارش میزنیم و بعد از موزه صحبت میکنیم.
ونسان ون گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ (به هلندی: Vincent Willem van Gogh) (زاده 30 مارس 1853 – درگذشت 29 ژوئیه 1890) یک نقاش پسادریافتگر هلندی بود، که کارش تاثیر گستردهای بر هنر قرن بیستم داشت. کار او شامل پرترهها، خودنگارهها، مناظر، طبیعت بیجان، سروها، مزارع گندم و گلهای آفتابگردان است. او از کودکی به نقاشی علاقه داشت ولی تا اواخر دهه دوم زندگیاش نقاشی نکرد. او بسیاری از کارهای شناختهشدهاش را در دو سال آخر زندگیاش تکمیل کرد. وی در یک دهه، بیش از 2100 کار هنری تولید کرد که شامل 860 نقاشی رنگ روغن و بیش از 1300 نقاشی با آبرنگ، طراحی و چاپ میشود.
ون گوگ در خانوادهای سطح متوسط به بالا به دنیا آمد و جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری گذراند. او بعد از تدریس در آیلورث و رامس گیت انگلستان به لاهه، لندن و پاریس مسافرت کرد. او در جوانی عمیقا مذهبی بود و آرزو داشت کشیش شود. از 1897 به عنوان مُبلغ مسیحی در میان کارگران زغال سنگ در بلژیک فعالیت کرد و در آنجا شروع به کشیدن طرحهایی از مردم محلی نمود. در 1885 سیبزمینیخورها را که به عنوان اولین کار مهم او شناخته میشود کشید. در مارس 1886 به پاریس رفت و با دریافتگری فرانسوی آشنا شد. بعدها به جنوب فرانسه رفت و تحت تاثیر نور آفتاب شدید آنجا قرار گرفت.
هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی بهسر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو، یعنی تاکستان سرخ را فروخت، اما اکنون بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم در جهان شناخته میشود.
ون گوگ شیفته نقاشی از مردم طبقه کارگر مانند تابلوی سیبزمینیخورها، کافههای شبانه مانند تراس کافه در شب، مناظر طبیعی فرانسه، گلهای آفتابگردان، شب پر ستاره و خودنگاره بود. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج میبرد و به اعتقاد اکثریت همین موضوع به خودکشی او منجر شد.
ونسان ون گوگ که از بیماری روانی رنج میبرد، در دسامبر 1888 گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید. درباره اصل ماجرا تردیدی وجود ندارد و خود نقاش هم در دو خودنگاره تصویر خود را با گوش باند پیچی شده کشیده است. ون گوگ تا روز 23 دسامبر دو گوش درست داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش چپ او خالی بود و به یاد نمیآورد چه بلایی به سرش آمده است. درباره چگونگی ماجرا حرف و حدیث زیاد است و دو روایت بر سر زبانها است:
اول: ون گوگ، که در اوایل سال 1888 به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوسهای وحشتناک و هذیانآلود دست و پا میزد و به عوالم جنون نزدیک میشد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش چپ خود صداهایی تحملناپذیر میشنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوشش راحت کند.
دوم: روایت دیگر این است که ون گوگ به زنی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک «هدیه گرانبها» تقدیم کند و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعا گوش بریده را دریافت کرد.
موزه ون گوگ در شهر آمستردام در نمایشگاه جدیدی با عنوان «بر لبه جنون» شرح دقیق و متوازنی از یک سال و نیم پایانی زندگی هنرمند ارائه میدهد. هر چند در خصوص بیماری ون گوگ تشخیص دقیقی ارائه نمیدهد ولی سلاح کمری کهنه و زنگ زدهای را که حوالی سال 1960 در مزرعه محل تیراندازی کشف شد به نمایش گذاشته است.
آزمایشها نشان میدهند که با این سلاح شلیک شده و بین 50 تا 80 سال زیر خاک مدفون بوده است. به عبارتی دیگر به احتمال زیاد همان سلاحی است که ون گوگ از آن استفاده کرده است.
در مورد بیماری او تاکنون فرضیههای متعددی مطرح شده از ابتلای او به بیماری صرع و اسکیزوفرنی و نوشیدن بیش از حد الکل گرفته تا ابتلا به جنون یا اختلال شخصیت.
در این موزه نمایشگاه نامهای که اخیرا کشف شده و پوشش رسانهای گستردهای داشت به نمایش گذاشته شده است. نامهای است به قلم پزشک معالج ون گوگ در آرلس که با ترسیم نموداری دقیقا نشان میدهد نقاش چه قسمتی از گوش خود را بریده بود. زندگینامه نویسان در مورد اینکه او کل گوش چپ و یا فقط لاله آن را بریده بود سالها بحث کردهاند. این نامه که توسط برنادت مورفی پژوهشگر مستقل و نویسنده کتابی با عنوان «داستان حقیقی گوش ون گوگ» کشف شده بدون هیچ تردیدی ثابت میکند که نقاش تمامی گوش چپ خود را بریده بود.
این نامه یکی از جدیدترین و جالبترین بخشهای نمایشگاه موزه ون گوگ است. ولی اخیرا که به دیدن این نمایشگاه رفتم چیز دیگری توجه مرا جلب کرد. یکی از نقاشیهای نیمه تمام ون گوگ به طول وعرض تقریبا یک متر و با عنوان «ریشههای درخت» محصول 1890. ون گوگ صبح روز 27 ژوئیه چند ساعت قبل از اقدام به خودکشی روی این تابلو کار میکرد. این آخرین نقاشی او است.
بدون شک این نقاشی مضطرب به نظر میرسد. گو اینکه مملو از تلاطمهای روحی است. مارتین بیلی میگوید:
یکی از آن نقاشیهایی است که شکنجههای روحی را که ون گوگ گاهی اوقات دچار آن میشد میتوان در آن دید.
موزه ون گوگ (Van Gogh Museum) یکی از جاذبههای گردشگری آمستردام هلند است که دارای آثار نقاش هلندی ونسان ون گوگ و معاصران خود است. این موزه، دارای بزرگترین مجموعه از نقاشیهای ون گوگ و نقاشی دیگر نقاشان مشهور در جهان است. اغلب آثار ون گوگ موجود در این مجموعه، توسط پسرش وینسنت ویلم ون گوگ که در سال 1925 آنها را به ارث برده بود، نمایشهای طولانی به موزه شهری آمستردام قرض داده شد. اما سرانجام در سال 1962 به بنیاد ونسان ون گوگ منتقل شد که امروزه به نام موزه ون گوگ مشهور است.
طراحی موزه ون گوگ به کمک دولت هلند در سال 1963 و به دست معمار هلندی گرید ریتود انجام گرفت. این طراح یک سال بعد درگذشت و ساختمان تا سال 1973 کامل نشده باقی ماند. ضلعهای نمایشگاه در سال 1999 توسط یک مدرنیست ژاپنی به نام Hans van Heeswijk به آن اضافه شد. موزه ون گوگ دارای بیش از 200 اثر از ون گوگ و چند نقاش بزرگ دیگر که از دوستان ون گوگ بودهاند است.
موزه ون گوگ آمستردام یکی از محبوبترین موزههای کشور هلند است. جریان رو به رشد بازدیدکنندگان نیازمند راهکارهایی هوشمندانه برای این ساختمان بود که توسط معمار مشهور گریت ریتولد (1973) و کروکاوا (1999) طراحی شد. این طرح خطوط کلی را از جزئیات زیاد بالهای بیضی شکل ساختمانی که کروکاوا در سال 1999 در آمستردام ساخت، تغییر داد. کیشو کروکاوا و همکارانش (موسسان شرکتی که توسط کیشو کروکاوا و یک طراح غرفههای نمایشگاههای موقت در سال 1999 پایه گذاری شد) طراحی سالن ورودی جدید موزه را بر عهده داشتند. سپس معماران Hans van Heeswijk روی آن به دقت کار کردند تا راهکارهایی را کشف کنند که بخشهای موجود و ساختارهای جدید به یک کل جدید شگفتانگیز تبدیل شود.
نتیجه این زحمات تشکیل ورودی جدید موزه شد که به خوبی پاسخگوی بازدیدکنندگان زیاد را میدهد. این تغییرات در سال 2015 به اتمام رسید.
طرح جدید شامل بررسی و تغییر تمام خطوط بیرونی موزه و فرم بیضی کوروکاوا در سال 1999 است. شرکت معماری کیشو کوروکاوا و همکاران که پیش از این ورودی و سردر این موزه را در سال 1999 طراحی و اجرا کرده بودند، مسئول گسترش و تغییرات جدید ورودی و سالن این موزه به شمار میرفتند. همچنین گروه معماری هانس ون هیسویک مسئول طراحی و گسترش داخل موزه بودند.
مدیر موزه میگوید:
طراحی و روند اجرای ورودی و سردر موزه به خوبی به اتمام رسیده است. با توجه به اینکه مدت کوتاه 18 ماهه برای طراحی، اجرا و تحویل پروژه وجود داشته، تیم طراحی به خوبی کار خود را به اتمام رساندهاند. تمام شیشههای ورودی و سالن به خوبی با سازه بنا همتراز شده و نسبت به بودجه محدود به خوبی اجرا شدهاند. لابی موزه گسترش یافته و یک فروشگاه در این بخش تعبیه شده است. بهبود دسترسی، تدارکات مناسب و خلق فضای بیشتر باعث شده تا بازدیدکنندگان به راحتی از موزه بهره لازم را ببرند.
علاوه بر این، این چیدمان برای Museumplein نیز بهتر است (تمام نهادهای فرهنگی در حال حاضر ورودیهای خود را دارند که نمای مربعی را شکل می دهند.) ساختمان شفاف با کیفیت سازهی هنری شیشهای آن، هم موزهی ون گوگ و هم Museumplein را غنی میکند.
شیشه به عنوان متریال سازهای در ورودی جدید ساختمان، بزرگترین ساختار شیشهای در هلند است که در آن تاسیسات شیشهای (تیرها و قابها) و واحدهای شیشهی دو جداره؛ عناصر سازهی اصلی ساختمان هستند.
این یک گام بزرگ در جهت نوآوریهای فنی در ساختمانهای شیشهای و به کار بردن شیشه به عنوان یک متریال سازهای است. طول این سازهی شیشهای 12 متر است که پیش از این هیچ سازهی شیشهای با این طول در هلند ساخته نشده بود. برای ثبات سقف، تیرهای شیشه به سازهی فولادی متصل میشوند و به عنوان یک ساختار با هم عمل میکنند.
نما، سقف و راه پلهها از واحد های شیشهی دو جدارهی عایق تشکیل شدهاند که به این معنی است پانلهای مستطیلی شیشهای در طول نصب در سایت شکل گرفتهاند. مساحت کلی حدود 650 متر مربع است.
علاوه بر ویژگیهای بالا، تغییرات مختصر در پلان موزه، شفافیت لازم برای ارتباط فضایی بین ساختمان اداری و فضاهای فرهنگی را افزایش داده است. شیشه به عنوان موادی جدید بیشتر فضای ورودی و لابی را در بر گرفته و جزئی از عناصر اصلی ساختمان به شمار میرود. شیشه به عنوان گامی رو به جلو در نوآوری فنی و تعریف کانسپت شفافیت پروژه است. در تمام هلند ساختار گسترده شیشهای با این متراژ وجود ندارد. ارتفاع شیشهها در این ساختمان 12 متر است و به همین دلیل شیشه به سازه فلزی به صورت مستقیم متصل شده تا پایداری بهتری ارائه دهند.
سقف شفاف پروژه در روند طراحی مبلمان و المانهای لابی تأثیر به سزایی داشته است. راه پله داخل از شیشه طراحی و اجرا شده تا مقدار مصالح بنایی در داخل کاهش یابد. پله به عنوان مبلمان شفاف موزه تعریف شده است. چراغهای LED در سراسر پلهها تعبیه شده تا لابی از نور لازم بهره ببرد. ستونها و فضاهای داخلی به زیبایی و با توجه به ویژگی کشور هلند نورپردازی شده است. تمام این تغییرات در راستای ارائه فرم و طرحی نو صورت گرفته است.
در سال 2015، این موزه 1/9 میلیون بازدید داشت که آن را دومین موزه پربازدید هلند و سی و یکمین موزه پربازدید جهان کرده است.
درباره سمیر
اطلاع رسانی
شبکه های اجتماعی
تماس با ما
کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات سمیر می باشد. طراحی و توسعه شرکت بهبود سامانه فرا ارتباط