• شناسه کاربری :

    کلمه عبوری :

زندگی اسرارآمیز شولوخوف

میخائیل شولوخوف در 11 ماه مه 1905 میلادی در کلات کروژلنین در استانیتسا، یک روستای قزاقنشین در وشنسکایا در منطقه دن روسیه چشم به جهان گشود.

1394/03/24

buy prednisolone 5mg uk

prednisolone pharmacy

lyrica prescription

lyrica prescription card

buy antidepressants mastercard

buy amitriptyline

buy antidepressant

buy antidepressants uk
«همیشه وظیفه خود دانستهام که به عنوان یک نویسنده، در همه آثاری که نوشتهام و در آینده خواهم نوشت، ستایشگر زحمتکشان، مردم خلاق و ملت قهرمانی باشم که هرگز به هیچکس متعرض نشده است، بلکه همواره توانسته به شایستگی از دستآوردهای خویش دفاع کند و آزادی و افتخار میهنش را و نیز حق خلق آیندهاش را با دستان خویش پاس دارد. دوست دارم کتابهایم به مردم یاری دهند که قلبشان را پاکتر سازند و انسانهای بهتری باشند. دوست دارم عشق به همنوع و کوشش مشتاقانه برای ترقی و نیل به آرمانهای بشری را در آنها برانگیزم. اگر در این امر موفق شده باشم، از کرده خود خرسندم.» این جملات متعلق به نویسنده برجسته قرن 20 روسیه، میخائیل الکساندروویچ شولوخوف در مراسم اعطای جایزه نوبل است.

میخائیل شولوخوف در 11 ماه مه 1905 میلادی در کلات کروژلنین در استانیتسا، یک روستای قزاقنشین در وشنسکایا در منطقه دن روسیه چشم به جهان گشود. وی یکی از بزرگترین نویسندگان شوروی سابق بهشمار میآید. زندگانی وی آکنده از اسراری است که تا به امروز همواره مورد بحث و پژوهش بوده. سالهای نخستین زندگیاش مبهم مانده و حتی تاریخ تولد او کاملاً قطعی نیست. برخی معتقداند که وی درواقع دو سال پیش از تاریخ ثبتشده به دنیا آمده بود.

آنچه که ما میدانیم این است که میخائیل در یک خانواده مزرعهدار متولد شد. پدرش الکساندر شولوخوف (1925-1865) و مادرش، آناستازیا چرنیکوا (1942-1871) یک زن قزاق بود. به گفته برخی منابع مادر شولوخوف یک زن بیسواد بود، و در 40 سالگی به یادگیری خواندن و نوشتن مبادرت ورزید، تا بتواند با پسرش مکاتبه کند. تلاش پدر و مادر میخائیل بر آن بود که شرایط تحصیلات خوبی را برای پسرشان فراهم کنند. میخائیل جوان در مدرسههای مختلف در شهرهای متفاوتی تحصیل کرد، اما تحصیلاتش به طور رسمی در 1918، زمانی که جنگ داخلی به منطقه دن شمالی رسید، پایان یافت. در سن 17 سالگی بهعنوان باربر، حسابدار و حتی معلم سوادآموزی اشتغال ورزیده بود.

میخائیل برآن بود که روزنامهنگار شود. در سال 1992 به مسکو رفت، شروع به نوشتن مقالات نمود، و عضو یک گروه ادبی به نام «گارد جوان» شد. آنزمان ایام دشواری برای کشورش بهشمار میرفت، که درواقع صحنه نبرد داخلی شده بود—یک درگیری چندگانه، که کشاکش اصلی آن مابین ارتش سرخ بلشویک (انقلابیون) و ارتش سفید (نیروهای روس، مخالف بلشویکها و انقلاب اکتبر) درجریان بود. میخائیل جوان به جبهه انقلابیون پیوست. به گفته برخی منابع، وی بهعنوان مأمور پخش جیره، در مصادره ذخایر غذایی از «کولاکها» (کشاورزان مرفه که از بلشویکها حمایت نمیکردند) شرکت داشت.

در سال 1924 میخائیل شولوخوف اولین داستانهای کوتاه خود را در روزنامههای مختلف به چاپ رساند. چند سال بعد این داستانها در قالب «داستانهای دن» جمعآوری شد. در 1925 وی به دن برگشت، جایی که شاهکار اصلیاش به قلم درآمد. رمان «دن آرام» شولوخوف یکی از معروفترین آثار وی شد. 4 جلد این رمان طی 14 سال، از 1926 خلق گردید. در 1965 دن آرام جایزه نوبل را برای نویسنده خود به ارمغان آورد. این رمان برخلاف جهتگیری کمونیستی نویسندهاش، زندگی قزاقهای سفید را (قزاقهایی که گفته میشد از ارتش سفید حمایت میکردند) با تمرکز بر شخصیت اصلی (گریگوری ملخوف) توصیف میکند. پیرنگ و ساختار داستان تعارضی آشکار را مابین نسلهای مختلف، حامیان ارتشهای سرخ و سفید، ارزشهای خانوادگی و مسئولیتهای اجتماعی، زندگی و مرگ نشان میدهد. گریگوری ملخوف میکوشد تا یک زنجیره عبث کنشوواکنش در یک زندگی بیرحمانه را متوقف سازد؛ وی درمیان وحشت ناشی از جنگ و هرجومرج دچار بحران روحی میشود.

از دیگر رمانهای معروف شولوخوف «زمین نوآباد» که مشتمل بر دو بخش است، بیش از 28 سال (1960-1932) به طول انجامید. بخش دوم کتاب در زمان جنگ جهانی دوم مفقود، و بعداً بازنویسی شد. این رمان داستان واقعه تاریخی مهم و بحثانگیز دیگری در شوروی سابق را بازگو میکند—یعنی مالکیت اشتراکی، سیاستی که در سالهای 1940-1928 اجراشد. شولوخوف بهطور واضح در رمانش از برنامه استالین حمایت کرده است، اما همچنین عواقب ناخوشایند آن را نیز به تصویر کشیده است. درنتیجه پس از چاپ بخش اول رمان در 1932، نویسنده برای بار دوم بازداشت شد. اینبار همچون دفعه گذشته پادرمیانی شخص استالین به کمک شولوخوف آمد.

طی سالهای جنگ میهنپرستانه بزرگ (اصطلاحی که کشورهای شوروی سابق درباره جنگ جهانی دوم بهکار میبرند) میخائیل شولوخوف به ارتش پیوست و روزنامهنگار نظامی شد. این تجربه الهامبخش شماری از آثار وی شد. برخی از مهمترین این آثار عبارتند از «سرنوشت یک مرد» (1957-1956)، «آنها برای میهنشان جنگیدند» (1969-1942) (ناتمام)، و «تنفر» (1942). این نویسنده بزرگ در 21 فوریه 1984 به دلیل سرطان حنجره، در سرزمین مادری خود چشم از جهان فروبست. 



کلیه حقوق این سایت متعلق به انتشارات سمیر می باشد.
طراحی و توسعه شرکت بهبود سامانه فرا ارتباط